تنها مانده بود که «مرگ ساخت چین» داشته باشیم. در قدیم کتابی بود بنام (مرگ از کدام طرف میآید) از مجموع داستانهای پلیسی: دهه 40ایران که دانش اموزان دبیرستان، روزی یک ریال میدادیم و آنها را اجاره کرده، همان روز هم میخواندیم! داستان آن خلاصه درگیری کارآگاهی بنام لاوسون، با محله چینیهای وحشی بود. چون آنها با روشهای سنتی و سامورایی، مردم را طوری میکشتند، که کارآگاه ازانسر در نمیاورد! حالا این بلا را سر ایرانیها آوردند! ایرانیها نمیدانند مرگ از کدام طرف میآید؟ مخصوصا دشمنان هم به این جو آلوده دامن میزنند. وحشت عجیبی بین مردم انداخته اند. که دولت را مجبور کرده کشور را تعطیل کند! حتی برخی نمایندگان رد صلاحیت شده، که آب از سرشان گذشته با نطق آتشین میگفتند: مدارس باید تا پایان سال تعطیل باشد. متاسفانه مرگ معنوی وسیعی را، درکنار مرگهای ناچیز جسمی، فراهم میاورند. فرصتی به دست آورده اند، تا ملت را با فرهنگ خود بیگانه کنند: دید و بازدید ممنوع! دست دادن و روبوسی ممنوع! زیارت کردن و مسافرت نمودن ممنوع! همه چیز را ممنوع کرده اند. گویا منتظر چنین روزی بودند، تا اسلام و اسلامیان را یکجا دفن کنند. بطور مثال پیامبر اسلام، برای دست دادن مومنان با یکدیگر خیلی تلاش کرد. روایات و احادیث فراوانی هم فرمود، از جمله مصافحه کردن باعث دوستی بین قلبها شده، و دشمنی را از بین میبرد! حالا در یک تبلیغ هماهنگ و با استفاده از نماد روحانی، میگویند باهم دست ندهید، بلکه به همدیگر مشت بکوبید! یعنی نماد دوستی و محبت و عشق را، که پیامبر اسلام با زحمت بین مردم رایج کرده، به این بهانه به دشمنی تبدیل میکنند. یا اینکه مانند وهابیت که نمیگذاشتند: شیعیان کعبه را زیارت کنند، و یا حجر السود را بیوسند، مافیای پزشکی هم در ایران باعث شوند: تا مردم برای همیشه، زیارت کردن قبور ائمه و عتبات را کنار بگذارند. ترس از این است که بیماری و دوره قرنطینه تمام شود، ولی این اعمال ضد فرهنگی باقی بماند. عجیب از مردم است! آنها که تا دیروز میگفتند: این چه زندگی است که برای ما درست کرده اند؟ مرگ برای مابهتر است، حالا که آرزویشان بر اورده شده، دو دستی به زندگی چسبیده، و صدای مرگ را از هزاران کیلومتری هم میشنوند: مرگی که برای همه حق است. تعدادی که در این یکماه پرچالش از کزونا مرده اند، یکمیلیونیم مردم هم نمیشوند. در حالیکه اعتیاد، تصادفات، چاقی و فشار خون، میلیونها برابر آن مردم را میکشد، ولی کسی از انها نمیترسد. بازی کثیف سیاستمدارانه، که میخواهند هر روز برای مردم، مشکلی بسازند تا با آن درگیر باشند! دیری نمیپاید به زودی همه دستهای پشت پرده رو میشود، و مانند دیگر توطئههای انها افشا میگردد. و رو سیاهی به ذغال میماند. رسانههایانور اب که مجبورند، برای دریافت جیره و مواجب مزدوری خود، به این آتش دامن بزنند ولی رسانههای دوستان، چرا این کار را میکنند؟ آیا در بازی کثیف قدرت وارد شده اند؟ یا شب عیدی میخواهند: مردم ما را دچار یک عزاداری دیگر بکنند. یا میخواهند این ملت نابود شود، تا خیالشان راحت شود؟ سیل و زلزله کم بود، ویروس کرونا هم به آن اضافه شود؟ اما آنها بدانند که اگر مردم چین بیمار میشوند، به دلیل آنکه صنعت حلال ندارند. دولت آنها را مجبور میکند که: همه چیز را بخورند تا افکار عمومیدنیا، متوجه گرسنگی و فقر آنها نشوند. لذا باید بجای اینکه ایرانیها را سرزنش کنیم، برای یکبار هم شده حزب کمونیست چین را، برای اینهمه فجایع محکوم کنیم، و مردم را از سگ خوری و خفاش خوری نجات دهیم. بدانیم نجات جان آنها، نجات جان خودمان هم هست.
مقاله رشته حقوق :قاعدة جمجمة پوست تخم مرغی در حقوق انگلستان و ایران بازدید : 440
چهارشنبه 6 اسفند 1398 زمان : 17:19